کد مطلب:12165
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
با توجه به آية شريفة: وما هـَذِهِ الحَيوَةُ الدُّنيا اِلاّلَهوٌ ولَعِبٌ;(عنكبوت،64)، چرا لهو بر لعب مقدم شده است؟ مقصود از حصر چيست؟ اگر فقط دنيا بازيچه و سرگرمي است، پس اهداف خلقت و... چيست؟ آية شريفة فوق، با برخي آيههاي ديگر، مانند آية شريفة: وما خَلَقنَا السَّمأَ والاَرضَ وما بَينَهُما لـَعِبين(انبيأ،16) سازگاري ندارد، چرا؟
امكان دارد كه تقدم هر يك از لعب و لهو(لعب، يعني سرگرمي به موهامات و چيزهايي كه شايسته انسان نيست; مانند بازي كودكان و لهو عبارت است از هر چيزي كه انسان را از مهمّات باز دارد. ر.ك: مفردات راغب، ماده لعب و لهو ـ معجم الفردق اللغويه، ابوهلال عسكري و جزايري، حرف لعب و لهو. )، بر اهميت بيشتر آن دلالت داشته باشد; يعني آنجا كه جنبة لعبيت بيشتر مورد توجه است، كلمة لعب، و آنجا كه لهويت بيشتر مورد توجه باشد، لهو مقدم شدهاست.
اين احتمال را به گونة ديگري نيز ميتوان تقرير كرد كه اگر مردم، ديني و هدفي داشته باشند (اعم از دين الهي يا شرك و عبادت بتها); امّا به آن اهميت ندهند و در آن جدي و ملتزم نباشند، در وصف آنها غالباً لهو و لعب بهكار ميبرند; امّا آنجا كه مردم از اين مسايل فارغ و بيگانه هستند و اصلاً دين براي آنان معنا و مفهومي ندارد، ايمان و عقيده و التزام عملي به هيچ چيز ندارند و همه چيز را عبث و بيهوده ميپندارند; در اينصورت، در وصف آنان لهو بر لعب مقدم ميشود. والله العالم.
امكان دارد كه در تقدم و تأخر اين دو، جهات ادبي و فصاحت كلام مد نظر باشد.
مفهوم حصر در آية شريفة ترسيم واقعي زندگي زودگذر دنيا است كه عدهاي دل به اين زندگي ميبندند و به زرق و برق آن فريفته و دلخوش ميشوند، با آن كه آن چه، از قبيل اموال، همسران، فرزندان، مناصب، مقامها و رياستها و غيره، به آن دل خوش كرده بودند، جز اوهام و سراب نبوده است.
آية شريفة فوق، اشاره به دنياي مذموم و اعتباري نموده است و با يك مقايسة روشن ارزش اين زندگي را در برابر آن زندگي دائمي مجسم كرده است و به اين نكته انسان را رهنمون ساخته كه اسير اين دنيا و زرق و برق آن نشود و هرگز ارزشهاي اصيل وجود خود را با آن معاوضه ننمايد. براي اين كه انديشة انسان را از افق اين زندگي محدود فراتر برد، و جهانهاي وسيعتر را در برابر ديد عقل او بگشايد، زندگي محدود دنيا را در مقايسه با زندگي جاويدان سراي آخرت مقايسه فرموده است; زندگي دنيا، يك نوع سرگرمي و بازي است، مردمي جمع ميشوند، به پندارهايي دل ميبندند، بعد از چند روزي پراكنده ميشوند و در زير خاك پنهان ميگردند، سپس همه چيز به دست فراموشي سپرده ميشود، امّا حيات حقيقي كه فنايي در آن وجود ندارد، در آن اثري از درد و رنج، ناراحتي، ترس و دلهره وجود ندارد، كساني كه دل به اين زندگي پر زرق و برق ميبندند، كودكاني بيش نيستند، هرچند ساليان دراز در آن زندگي نمايند.
آية فوق هرگز نميخواهد، ارزش مواهب الهي را در اين جهان نفي نمايد، هم چنان كه آية :وما خَلَقنَا السَّمأَ والاَرضَ وما بَينَهُما لـَعِبين (انبيأ،16)، اشاره به هدفمند بودن آفرينش كرده، مواهب الهي و موجودات متنوع آن، نشان ميدهد كه غرض مهمي در خلقت آن است; هدف اين است كه مواهب گوناگون آن، بيانگر آفرينندة بزرگ آن باشد و به عظمت خداوند متعال اشاره نموده است و از سوي ديگر دليل بر معاد آن است، و الا اين همه هياهو براي اين چند روز دنيا معنا نداشت. اگر اين جهان با عظمت را از دريچة ديد مردم بيايمان بنگريم، جز سرگرمي و بازي چيزي نيست، امّا در نزد افراد با ايمان عالم بيهدف نيست، هدف اين آفرينش، سرگرمي خدا به امر خلقت نبوده است، بلكه اين جهان، مجموعهاي از حق و واقعيت و حقيقت است، چنين نيست كه اساس آن بر باطل بوده باشد، تنها ايمان به مبدأ و معاد است كه آن را هدفدار ميكند.( ر.ك: تفسيرالميزان، علامهطباطبايي;، ترجمة سيدمحمدباقرموسيهمداني، ج 16، ص 236، ج، ص 184، ج 14، ص 390، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي; تفسيرنمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج، ص 339; ج 13، ص 369، دارالكتب الاسلامية. )
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.